او برنده آراء بود... اما حزب خود را از دست داد.
در ۱۴ دسامبر، بستهای از اقدامات حفاظت از سلامت که بخشی از «طرح B» بوریس جانسون برای مقابله با گونه اومیکرون محسوب میشد، با ۶۳۹ رأی موافق در برابر ۱۲۶ رأی مخالف به تصویب رسید. با این حال ۹۸ محافظهکار و از جمله ۱۳ وزیر سابق کابینه و تقریباً نیمی از مدافعان محافظهکار را در مقابل نخستوزیر خود قرار داد. این شورش بسیار بدتر از آن چیزی بود که داونینگ استریت از آن میترسید؛ همینطور که دولت را در نیز در وضعیتی ناپایدار و وابسته به حزب کارگر مخالف خود در یکی از سیاستهای مرکزیاش قرار میداد.
طوری که انگار تا همین جایش برای بوریس جانسون به حد کافی بد نبوده، او در ۱۶ دسامبر هم قرار است رأیدهندگان محافظهکار نظر خود را در انتخاباتی میاندورهای در شمال شراپشایر اعلام کنند. آنچه تضمینشده است، سقوط اکثریت محافظهکار است و چیزی که باید آقای جانسون را نگران کند هم احتمال وقوع شکستی غیر قابل تصور است.
دولتها اغلب دو سال از دورهشان که میگذرد، دچار ضعف میشوند. اما حامیان جانسون را (زمانی که او را تشویق میکنند) باید به گناه خودفریبی متهمشان کرد. چیزی که معلوم است نخستوزیر با بحرانی مضاعف روبروست. حالا به طور فزاینده این احساس دارد شکل میگیرد که جانسون به لحاظ خلقی برای مسندی که تصرفش کرده (یعنی بالاترین مقام در این سرزمین) مناسب نیست. نگرانی دیگر این است که دولت او قادر به انجام اصلاحاتی که وعدهشان را داده است نباشد... اصلاحاتی که دولت بریتانیا به شدت به برخیشان نیاز دارد.
در انتخابات میاندورهای روز پنجشنبه هر اتفاقی هم که بیفتد، نمیتوان غافل بود که آقای جانسون طی دو ماه گذشته بزرگترین هدیه سیاسی خود را هدر داده است. هر زمان که سیاستمداران کوچکتر به تلاشی رسند (متلاشی شوند)، از سوی رأیدهندگان به ریا و دروغگویی متهم شده و مورد تمسخر قرار میگیرند. با این حال جانسون مهارت غریبی دارد در این که تظاهر کند آنچه میبینند شوخیای بیش نیست.
اولین مقصر را میتوان «شلختگی او در رفتار و منش» دانست. آقای جانسون ماه گذشته تلاش کرد تا اوون پترسون، نماینده وقت کرسی شمال شراپشایر را که به دلیل نقض قوانین مربوط به لابیگری پولی محکوم شده بود، نجات بدهد (نخستوزیر عنوان کرده بود که مجازات او توهینی علیه عدالت طبیعی تلقی میشود). بعد نوبت به «دروغ گفتن» رسید. در این ماه معلوم شد که در حالی که جانسون ادعا کرده بود که چیزی در مورد عامل بازسازی آپارتمانش در داونینگ استریت نمیداند (اقدامی که بالغ بر ۱۱۲ هزار و ۵۴۹ پوند و یا ۱۵۰ هزار دلار هزینه برداشت)، واقعیت این است که او از مردی که کاشف به عمل آمد اهداکننده بوده، درخواست پول کرده است (داونینگ استریت میگوید که ظواهر فریبندهاند). و هفته پیش هم که «ریاکاری» او افشا شد. ویدئویی نشان داد که دستیاران ارشد در مورد یکی از چندین مهمانیای که کریسمس گذشته در داونینگ استریت برگزار شده بود در حال شوخی کردناند (در حالی که باقی افراد در شرایط قرنطینه به سر میبردهاند).
آنچه برای بریتانیا بیش از «طلسم شکستهشده نخستوزیرش برای رأی دهندگان» سنگین تمام میشود، «ظرفیت محدود»ی است که دولت او برای اصلاحات در اختیار دارد. اینجا هم یک چیزی دارد اشتباه پیش میرود. نظر جانسون در انتخابات عمومی سال ۲۰۱۹ این بود که بریتانیا پس از برگزیت دیگر نه کشوری تقسیمشده خواهد بود و نه مکانی نابرابر. در این شرایط جدید قرار بود قدرت و رفاه از نخبگان شهری به مکانهای عقبماندهتر سرریز کند تا مگر «همسطحی» بیشتری پدید بیاید. او گونه جدیدی از محافظهکار بود... از نوع محبوبش، که البته پوپولیستی هم نبود.
انقلاب هیچگاه اتفاق نیفتاد. دلیلش هم تنها وقوع همهگیری نبود. برگزیت در کشمکشی بیپایان بر سر آینده ایرلند شمالی در حال دستوپنجه نرم کردن است. سیاستگذاری نیز مانند اصطلاحات موجود در قانون برنامهریزی، تسخیرشده یا به کناری گذاشته شده است. کمپینِ ضد استقلالی نیز از بین رفته است. ارتقاء سطح حالا تمام سطوح را شامل میشود و بنابراین ذکر آن محلی از اعراب ندارد. تلاشهای حاضر برای تضعیف نظارت قضایی هستند و محدود کردن آزادی بیان و کاستن از اعتراضات... و در عین حال ایجاد کمترین میزان پاسخگویی از سوی نیروهای پلیس. اما چنین ضد لیبرالیسمی را به سختی میتوان بخشی از میراث باشکوه حاکمیت جدید بریتانیا دانست.
سویه پلید اومیکرون هنوز هم میتواند جانسون و طرح B او را توجیه نماید. فقدان رقیبی محافظهکار _و اپوزیسینی قوی_ میتواند بدین معنا باشد که او در سال ۲۰۲۴ بار دیگر در انتخابات پیروز خواهد شد. هفتههای اخیر حتی نمایش مرحلهی جدیدی از نخستوزیری او هستند. رأی اعتمادی که از دست برود را به سختی میشود بازیابی کرد. اگر اصلاحات، تمرکز و هدف خود را از دست بدهد، شروع دوباره و سریع به هیچ وجه کار راحتی نخواهد بود. وقتی یک دولت و حزب آن در هم بشکند، به سختی میشود دوباره متحدشان کرد.
#روزنامه اینترنتی فراز #سایت فراز
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟